دست‌بند

بالاخره در یک لحظه‌ای دست‌بند همه زندانی‌های عالم باز خواهد شد انشالله

این بچه های عقب افتاده و آن بی همه چیزها!

این بچه های عقب افتاده(1) 

این بچه های پایین شهری 

این پسر بچه های پاک که سرشان را به استناد قلبشان پایین می گیرند و اصلا کتابی نخوانده اند

این دختر بچه های پاک که از کنارت رد می شوند تنت می لرزد از شدت خدایی بودنشان  

این مادران رنج کشیده و سختی کشیده و محکم 

این پدران کمر خم نکرده در برابر مشکلات و همچنان ساده و مظلوم

آن مردان و زنان و دختر و پسر یچه های گرسنهِ در 20 متر زندگی کنِ خسته

آن دل شکسته های در خانه کنج کرده

همین هر روز گوشت خوران شکم سیر و خسته از سیری و قدرت و ثروت و عقب افتاده(2) 

این؛ این ‌و آن و همین هایِ این شهر بی خود که برای خودشان این و آن و همین نشدند دل دادند برای شدن هایشان 

------------------------------------------------

(1)بعضی ها به این ها عقب مانده می گویند چون ندارند و نکشیدند و نبردندو ندیدند و نخوررند و عقب ماندند

(2) به همین ها بعضی ها عقب افتاده می گویند چون این ها خیلی دیدند و کشیدند و برندند و خوردند و عقب افتادند


دعا: خدایا دلم می خواهد وقتی که خاک میشدم در دسته های این ها و آنهایت باشم خدا... این یا آنم کن

۰ نظر
راه

هنوز سرمان نیامده

با چند نفر از دوستانمان چند روز پیش بر حسب اتفاق با خانواده ای فقیر ارتباطی گرفتیم...

1-یک زن تنها با دو فرزندش که یکیشان مشکل بینایی هم داشت سر و کله می زد. در بین صحبت هایش شنیدم که گفت: چند وقتی هست که چیزی برای خوردن در خانه نداریم! سرش پایین بود در تمام طول مدت این ارتباط...خانه اجاره ای محقرشان هم برای خودشان نبود، بچه های یک خیریه برایشان گرفته بود این آلونک را...

2-...


3-...

...

اما یکی از همراهانمان نظر دیگری داشت و گفت: به نظرم اینها خیلی انسان های ضعیفی اند و در برخورد با مشکلات زندگی کمر خم کرده اند و نتوانستند فرهنگشان را حفظ کنند و دچار این حال و روز شدند...

 

؛؛ ولی خب به نظر من هنوز سرمان نیامده...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه