دست‌بند

بالاخره در یک لحظه‌ای دست‌بند همه زندانی‌های عالم باز خواهد شد انشالله

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

چه کنیم که حقوق دولتی مان حلال شود؟

در یکی از مطالب قبلی در رابطه با کارهای دولتی و سپاهی و با پول نفتی یه صحبتهای ناقصی کردم و گفتم که اگر بخواهد کار در کشور پیش برود و به واقع مشکلات کشور حل بشود احتمالا باید در قالب مردمی و خودجوش و فارغ از ساختار خسته کننده دولتی قرار بگیرد. اما حال بحث این است که اقا جان بالخره یک سری از راههای حل مشکلات کشور هم از طریق همین نهادهای دولتی قابل حل است مثل سیاستگذاری ارائه بستر و ...

اما به نظرم برای خیلی از جوان های این کشور که در نهادهای دولتی صرف در حال فعالیت هستند چند پیشنهاد کوتاه دارم برای اینکه اقلا بتوانند نان حلال کسب کنند: 

1- کار را جدی بگیرند هر چند تکراری و خسته کننده باشد

2-کاری را که به آنها سپرده اند درست انجام دهند؛"درست"

3-ورزش 3 چک نکنند(اصطلاحا وقت را به بطالت نگذرانند)

4-بیش تر از ساعات کاری کار کنند 

5-دل بسوزانند

6- در کارشان توسعه ایجاد کنند و هر روز خودشان را رشد دهند

7-اگر سوراخ پول درآوردن(که اکثرا در کارهای دولتی وجود دارد) را پیدا کردند اخلاق را رعایت کنند و هوسش را از سرشان بیرون کنند

8-تا کار خصوصی یا دولتی با مزایای بهتری یافتند این کار سابقشان را ترک نکنند به اصطلاح کار را زمین نگذارند

.

.

.

** در مجموع با تلاشتان موثر واقع شوید تا اگر یک روز سر کار نیامدید این احساس به وجود اید که کار سازمان یا حتی به عبارتی کار کشور به واسطه نبوده شما زمین مانده مثل شهید مصطفی احمدی روشن که خب ایشان هم بالاخره از دولت پول می گرفت ولی طوری کار کرد که وجودش مضر بود برای آنهایی که هزاران کیلومتر با او فاصله داشتند

 از دوستان صمیمیش شنیده ام که الان که نیست روی زمین ماندن کارها به وفور دیده می شود

لذا به نظرم اگر آدم های دولتی مثل آقا مصطفی کار بکنند انگاه شاید بتوان گفت حقوقشان حلال است و دارند اثر می گذارند



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه

وحید اشتری، مهریه اش! و مستضعفین

از تلگرام وحید اشتری(+):


1. یک جلد قرآن کریم 

2. یک دوره کتاب الحیات

3. آینه و شمعدان

4. چهارده عدد سکه تمام بهار آزادی

5. کمک هزینه جهیزیه به 3 زوج مستضعف

6. سفر کربلا

7. خرید چهار قلم لوازم آشپزخانه ایرانی جهت حمایت از کارگران و تولیدکننده های کشور

..............

روز عید غدیر به لطف خدا، عهد جدیدی برای ادامه زندگی بستیم.

خدا ان شاا... قسمت مابقی خیل عظیم جوانهای مجرد این مملکت بکند.


پی نوشت: خدا در عصر ارتباطات پدر تلگرام را بیامرزد که کار اطلاع رسانی به رفقا و دوستان و اقوام و سایرین را خیلی راحت کرد.

------------------------------------------------------------

آقا وحید مبارکه انشالله یه 8 ام بهش اضافه می کردی؛ یک هفته کارتون خوابی برای کودکان کار و بی سرپرست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه

دلم برایش سوخت

شب بود حدود ساعت 9. داشتم با موتورم می رفتم. موقع برگشت هم که میشد حدود ساعت 11:30 شب این پیرمرد را دیدم 

پیرمرد با لب های خندان یک تکه هندوانه که کارفرمایش بهش داده بود را بالای سرش نگه داشته بود...و همچنان لبش خندان بود.

من خسته شدم او نشد...

-----------------------------------------------------------

* خب او و خیلی های دیگر با گذاشتن یک قسمتی از میوه بر روی سرشان برای مدتها چه در گرما چه در سرما برای زن و بچه شان نان می برند...

**چند روز پیش یکی می گفت: "دیروز که داشتم می رفتم سر کار، یه پسری با تیشرت نارنجی و کلاه نارنجی تابلوی تبلیغاتی فیلیمو رو که لوگوی فیلیمو روش نقش بسته بود کنار اتوبان رسالت دستش گرفته بود و نقش بیلبورد تبلیغاتی رو ایفا می کرد. جایگزینی برای کاهش هزینه های تبلیغاتی به جای هزینه های بالای بیلبوردهای تبلیغاتی شهرداری"

بله خب این نگاه به انسان هم وجود دارد در میان ما! ول کن توروخدا!


۰ نظر
راه