این بچه های عقب افتاده(1)
این بچه های پایین شهری
این پسر بچه های پاک که سرشان را به استناد قلبشان پایین می گیرند و اصلا کتابی نخوانده اند
این دختر بچه های پاک که از کنارت رد می شوند تنت می لرزد از شدت خدایی بودنشان
این مادران رنج کشیده و سختی کشیده و محکم
این پدران کمر خم نکرده در برابر مشکلات و همچنان ساده و مظلوم
آن مردان و زنان و دختر و پسر یچه های گرسنهِ در 20 متر زندگی کنِ خسته
آن دل شکسته های در خانه کنج کرده
همین هر روز گوشت خوران شکم سیر و خسته از سیری و قدرت و ثروت و عقب افتاده(2)
این؛ این و آن و همین هایِ این شهر بی خود که برای خودشان این و آن و همین نشدند دل دادند برای شدن هایشان
------------------------------------------------
(1)بعضی ها به این ها عقب مانده می گویند چون ندارند و نکشیدند و نبردندو ندیدند و نخوررند و عقب ماندند
(2) به همین ها بعضی ها عقب افتاده می گویند چون این ها خیلی دیدند و کشیدند و برندند و خوردند و عقب افتادند
دعا: خدایا دلم می خواهد وقتی که خاک میشدم در دسته های این ها و آنهایت باشم خدا... این یا آنم کن