آقایان! مگر مردم کورند؟ نمیشود ما در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند.
مردمیکه خیلیشان از اولیات زندگی محرومند، چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشتهایم! همین کافی است!؟
#مخارج_دولت برای تغییر دکوراسیون و ماشین جدید جرم و خطاست، آن وقتیکه آقایان #امکانات_شخصی دارند، حق ندارند از #امکانات_دولتی استفاده بکنند.
اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال #تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن #بیتالمال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم - مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند! و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟ مگر مردم کورند؟ ایرانیان همیشه جزو هوشیارترین ملتها بودهاند، امروز هم به برکت انقلاب از هوشیارترینهایند، از هوشیارها هم هوشیارترند.
آقایان! مگر مردم نمیبینند که ما چگونه زندگی میکنیم؟
برادران! من و شما داریم از آن ذخیره میخوریم، فراموش نکنید، آن را مردم دیدند، نمیشود ما در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند، مردمی که خیلیشان از اولیات زندگی محرومند.
من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، همهمان اینطور بودیم، اما حالا مثل #عروسی_اشراف عروسی بگیریم، مثل #خانهی_اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشتهایم، همین کافی است!؟ نه، ما هم مترفین میشویم. والله در جامعهی اسلامی هم ممکن است مترف بهوجود بیاید. از آیهی شریفهی «واذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها» بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش میآورد.
اگر مبلغی از مخارج دولت، عبارت از تغییر دکوراسیون اتاق مدیر کل و معاون وزیر و وزیر و فلان مسؤول قضایی و فلان مسؤول در بخشهای گوناگون دیگر باشد، این جرم و خطاست. اگر یکی از مخارج دولت این باشد که فلان تعداد ماشین جدید بیاوریم و بین دستگاهها تقسیم بکنیم، ما حق نداریم این را جزو مخارج دولت حساب کنیم و به حساب آن از سوبسید مردم بزنیم. نه، این خلاف است. برای این کارها حد بگذارید. دستگاهها باید بخشنامه کنند و در مورد این تغییر دکوراسیونها و تغییر خانهها و خرجهای اضافی حدی معین بکنند.
گاهی از جاهایی گزارشهای نومید کنندهیی میرسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مینشیند، رعایت کنید. سؤال میکنیم که چرا ماشین #لوکس و نو و مدل بالا؟ میگویند که اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی!؟ آقایان مسؤول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایی ببُرند، من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایی دخالت کنم. این چه وضعی است که همینطور بیحساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و ادارهیی، دهها ماشین به رنگهای گوناگون متعلق به مسؤولانِ آنجا به چشم میخورد!؟ چه کسی چنین چیزی را گفته است؟
گزارش آمده که روحانی عقیدتی، سیاسی در یکی از دستگاهها، خودش ماشین دارد، ولی #ماشین_دولتی سوار میشود! من نوشتم که حق ندارد این کار را بکند. برای من جواب آمد که این کار رویه است و همه میکنند! این آقا خودش یک ماشین دارد، که برای خودش لازم است، یکی هم خانمش دارد و نمیشود که خانمش از این ماشین استفادهکند! عجب! این چه حرفی است؟
من الان اعلام میکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. اگر #ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید، ماشین دولتی یعنی چه؟ والله اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمیگرفتم که مرتب ملاحظهی جهات امنیتی را توصیه میکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون میآمدم.
به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید. مردم رودربایستی ندارند، خدا هم با کسی رودربایستی ندارد.
البته بسیاری هم هستند که دندان این چیزها را کشیدهاند و دور انداختهاند و به #زندگی_ساده ساختهاند و وسوسهها اینها را به طرف خودش نکشانده است. من اینها را در میان مسؤولانمان، معممان و غیرمعممان، میشناسم، کم هم نیستند. اینیکه من عرض میکنم، جمع و اقلیتی هستند، اکثریتی نیستند. واقعاً جمع قابل توجهی هستند که به این چیزها بیاعتنایند و همانطوری که قبل از انقلاب و اول انقلاب زندگی میکردند، همانگونه زندگی میکنند، این درست است. پس، محبت و اعتماد مردم، از راه بیان صادقانه و صحیح واقعیتها حاصل میشود.
1370.05.23-سیدعلی خامنهای